معنی فارسی sidelamp

B1

لامپی که در کنار یک فضای دیگر برای نورپردازی قرار داده شده است.

A lamp placed to the side, typically used for additional lighting.

noun
معنی(noun):

A light mounted on the side of a motor vehicle.

example
معنی(example):

لامپ جانبی نور اضافی برای مطالعه در شب فراهم کرد.

مثال:

The sidelamp provided extra light for reading at night.

معنی(example):

من یک لامپ جانبی جدید خریدم تا اتاق نشیمنم را روشن‌تر کند.

مثال:

I bought a new sidelamp to brighten up my living room.

معنی فارسی کلمه sidelamp

: معنی sidelamp به فارسی

لامپی که در کنار یک فضای دیگر برای نورپردازی قرار داده شده است.