معنی فارسی sidereally
B1به طور ستارهای، به طریقهای که موقعیت ستارهها در زمانسنجی و محاسبات مربوط بهکیهان استفاده میشود.
In a manner relating to the stars or celestial bodies; often used in timekeeping.
- ADVERB
example
معنی(example):
زمان حساب شده به طور ستارهای در پیشبینی رویدادهای کیهانی کمک میکند.
مثال:
The sidereally calculated time helps in predicting cosmic events.
معنی(example):
او مفهوم زمان بر اساس ستارهای را به دقت درک می کند.
مثال:
He understands the concept of sidereally based time accurately.
معنی فارسی کلمه sidereally
:
به طور ستارهای، به طریقهای که موقعیت ستارهها در زمانسنجی و محاسبات مربوط بهکیهان استفاده میشود.