معنی فارسی sidestepper
B1فردی که از مواجهه مستقیم با مشکلات یا موضوعات اجتناب میکند.
A person who avoids confronting issues directly.
- NOUN
example
معنی(example):
او در مواجهه با مشکلات، از کنار آنها میگذرد.
مثال:
He is a sidestepper when it comes to addressing issues.
معنی(example):
به عنوان یک فرد دایر، او از درگیری مستقیم پرهیز میکند.
مثال:
As a sidestepper, she avoids direct confrontation.
معنی فارسی کلمه sidestepper
:
فردی که از مواجهه مستقیم با مشکلات یا موضوعات اجتناب میکند.