معنی فارسی sidestick
B1ابزاری برای کنترل یا هدایت، به خصوص در وسیلههای نقلیه.
A control device used to maneuver aircraft or similar vehicles.
- NOUN
example
معنی(example):
او از یک چوب جانبی برای کنترل هواپیما استفاده کرد.
مثال:
He used a sidestick to control the aircraft.
معنی(example):
دستگاه چوب جانبی در هدایت دقیق کمک میکند.
مثال:
The sidestick device helps in precise maneuvering.
معنی فارسی کلمه sidestick
:
ابزاری برای کنترل یا هدایت، به خصوص در وسیلههای نقلیه.