معنی فارسی sidesway

B1

حرکت به سمت کناره‌ها یا انحراف در یک مسیر.

To move or tilt sideways.

example
معنی(example):

ماشین شروع به انحراف جانبی در جاده خیس کرد.

مثال:

The car began to sidesway on the wet road.

معنی(example):

او انحراف جانبی قایق را در امواج ملایم مشاهده کرد.

مثال:

He could see the sidesway of the boat in the gentle waves.

معنی فارسی کلمه sidesway

: معنی sidesway به فارسی

حرکت به سمت کناره‌ها یا انحراف در یک مسیر.