معنی فارسی sighlike
B1به شکلی که شبیه sigh باشد، معمولاً با احساسات همراه است.
Resembling a sigh; evoking feelings through sound.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
صدا مانند sigh، پر از احساس بود.
مثال:
The sound was sighlike, filled with emotion.
معنی(example):
پاسخ او که به شکل sigh بود، همدلیاش را نشان میداد.
مثال:
Her sighlike response showed her empathy.
معنی فارسی کلمه sighlike
:
به شکلی که شبیه sigh باشد، معمولاً با احساسات همراه است.