معنی فارسی sighless
B2بدون sigh، به معنای عدم وجود نشانههایی از ناراحتی یا خستگی.
Without sighing; lacking any expression of weariness or disappointment.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فضای بدون sigh (نفس عمیق) باعث شد او راحت باشد.
مثال:
The sighless atmosphere made him feel at ease.
معنی(example):
در لحظهای بدون sigh، آنها نگاهی معنیدار به یکدیگر انداختند.
مثال:
In a sighless moment, they shared a meaningful look.
معنی فارسی کلمه sighless
:
بدون sigh، به معنای عدم وجود نشانههایی از ناراحتی یا خستگی.