معنی فارسی silage

B1

سیلاژ، علوفه‌ای است که با رطوبت بالا و تخمیر شده برای دام‌ها استفاده می‌شود.

Fermented fodder produced from green foliage crops for livestock feed.

noun
معنی(noun):

Fermented green forage fodder stored in a silo.

verb
معنی(verb):

To ensilage.

example
معنی(example):

کشاورزان از سیلاژ برای تغذیه گاوهای خود در زمستان استفاده می‌کنند.

مثال:

Farmers use silage to feed their cattle during winter.

معنی(example):

سیلاژ، علوفه‌ای با رطوبت زیاد و تخمیر شده است.

مثال:

Silage is fermented, high-moisture fodder.

معنی فارسی کلمه silage

: معنی silage به فارسی

سیلاژ، علوفه‌ای است که با رطوبت بالا و تخمیر شده برای دام‌ها استفاده می‌شود.