معنی فارسی silkgrower
B1پرورشدهنده ابریشم، شخصی که به تولید ابریشم از کرمهای ابریشم میپردازد.
A farmer or producer who cultivates silkworms for silk production.
- NOUN
example
معنی(example):
یک پرورشدهنده ابریشم از کرمهای ابریشم ابریشم تولید میکند.
مثال:
A silkgrower produces silk from silkworms.
معنی(example):
پرورشدهنده ابریشم در مورد چرخه زندگی کرمهای ابریشم اطلاعات کافی دارد.
مثال:
The silkgrower is knowledgeable about the lifecycle of silkworms.
معنی فارسی کلمه silkgrower
:
پرورشدهنده ابریشم، شخصی که به تولید ابریشم از کرمهای ابریشم میپردازد.