معنی فارسی silkine

B1

نوعی پارچه که مشابه ابریشم است و معمولاً از الیاف مصنوعی تولید می‌شود.

A type of fabric that resembles silk, often made from synthetic fibers.

example
معنی(example):

پارچه از ابریشم ساخته شده بود و بافتی غنی داشت.

مثال:

The fabric was made from silkine, giving it a rich texture.

معنی(example):

او یک لباس ابریشمی برای مهمانی انتخاب کرد.

مثال:

She chose a silkine dress for the party.

معنی فارسی کلمه silkine

: معنی silkine به فارسی

نوعی پارچه که مشابه ابریشم است و معمولاً از الیاف مصنوعی تولید می‌شود.