معنی فارسی silvanry
B1سِلوانری به معنای ویژگیها و خصوصیات جنگلی یک منطقه است که معمولاً شامل تنوع زیستی و زیباییهای طبیعی میشود.
The quality or characteristics of being silvan; relating to the woods.
- NOUN
example
معنی(example):
سِلوانری این ناحیه به خاطر تنوع زیستیاش مشهور است.
مثال:
The silvanry of the region is famous for its biodiversity.
معنی(example):
او سِلوانری را بررسی کرد تا بیشتر درباره اکوسیستم آن بیاموزد.
مثال:
He studied the silvanry to learn more about its ecosystem.
معنی فارسی کلمه silvanry
:
سِلوانری به معنای ویژگیها و خصوصیات جنگلی یک منطقه است که معمولاً شامل تنوع زیستی و زیباییهای طبیعی میشود.