معنی فارسی sylvanly

B1

سِلوانی به معنای به روشی طبیعی و جنگلی بیان شدن یا عمل کردن است.

In a manner that is characteristic of or resembles a forest; naturalistic.

example
معنی(example):

پیاده‌روها با حالتی سِلوانی از طریق مسیر جنگلی عبور کردند.

مثال:

The hikers walked sylvanly through the wooded path.

معنی(example):

او به طرز سِلوانی صحبت کرد و زیبایی طبیعت را ستود.

مثال:

She spoke sylvanly, appreciating the beauty of nature.

معنی فارسی کلمه sylvanly

: معنی sylvanly به فارسی

سِلوانی به معنای به روشی طبیعی و جنگلی بیان شدن یا عمل کردن است.