معنی فارسی silver
A2 /ˈsɪl.vɚ/نقره، یک عنصر شیمیایی فلزی با نماد Ag و عدد اتمی 47 که معمولاً به عنوان زیورآلات و در صنعت استفاده میشود.
A precious metal with a shiny appearance, often used for jewelry and currency.
- NOUN
example
معنی(example):
انگشتر نقره در نور خورشید درخشید.
مثال:
The silver ring sparkled in the sunlight.
معنی(example):
او در مهمانی یک گردنبند نقرهای پوشید.
مثال:
She wore a silver necklace to the party.
معنی فارسی کلمه silver
:
نقره، یک عنصر شیمیایی فلزی با نماد Ag و عدد اتمی 47 که معمولاً به عنوان زیورآلات و در صنعت استفاده میشود.