معنی فارسی silver age
B1عصر نقره‌ای، دوره‌ای در تاریخ فرهنگ و هنر که پس از عصر طلایی و قبل از دوره‌های دیگر از نظر کیفیت و کمیت آثار فرهنگی مشخص می‌شود.
A period of cultural flourishing often following a Golden Age.
- noun
noun
معنی(noun):
An historical period of great accomplishment in a field or a society, usually following, and not quite as good as, a golden age, and not as bad as an iron age.
example
معنی(example):
عصر نقره‌ای ادبیات با آثار قابل توجهی مشخص می‌شود.
مثال:
The Silver Age of literature is marked by significant works.
معنی(example):
بسیاری بر این باورند که دوران نقره‌ای نویسندگان بااستعدادی را به وجود آورد.
مثال:
Many believe the Silver Age produced talented authors.
معنی فارسی کلمه silver age
:
عصر نقره‌ای، دوره‌ای در تاریخ فرهنگ و هنر که پس از عصر طلایی و قبل از دوره‌های دیگر از نظر کیفیت و کمیت آثار فرهنگی مشخص می‌شود.
