معنی فارسی sind
B1سند، به معنای حالتی از سردرگمی یا گمشدگی.
A state of being lost or confused.
- NOUN
example
معنی(example):
در متن قدیمی، سیند به حالتی از گمشدگی اشاره دارد.
مثال:
In the old text, sind refers to a state of being lost.
معنی(example):
او در محل جدید احساسی از گمشدگی کرد.
مثال:
She felt a sind of confusion at the new place.
معنی فارسی کلمه sind
:
سند، به معنای حالتی از سردرگمی یا گمشدگی.