معنی فارسی sinewous

B2

به معنی داشتن بافت‌های عضلانی محکم و سفت، به‌ویژه در توصیف اندام‌ها.

Characterized by having strong, muscular tissues or sinews; robust in form.

example
معنی(example):

شاخه‌های تاندونی درخت در برابر باد قوی به نظر می‌رسیدند.

مثال:

The sinewous tree branches seemed strong against the wind.

معنی(example):

دست‌های تاندونی او نشان‌دهنده اشتیاقش به تناسب‌اندام بود.

مثال:

His sinewous arms showcased his dedication to fitness.

معنی فارسی کلمه sinewous

: معنی sinewous به فارسی

به معنی داشتن بافت‌های عضلانی محکم و سفت، به‌ویژه در توصیف اندام‌ها.