معنی فارسی sinfonie
B2سمفونی، یک قطعهٔ موسیقی است که معمولاً برای ارکستر نوشته میشود و شامل چندین بخش است.
A lengthy musical composition for an orchestra, typically in four movements.
- NOUN
example
معنی(example):
ارکستر یک سمفونی زیبا نواخت.
مثال:
The orchestra played a beautiful sinfonie.
معنی(example):
او در طول سالها چندین سمفونی ساخته است.
مثال:
He has composed several sinfonie over the years.
معنی فارسی کلمه sinfonie
:
سمفونی، یک قطعهٔ موسیقی است که معمولاً برای ارکستر نوشته میشود و شامل چندین بخش است.