معنی فارسی sinfully
B2به طرز گناهآلودی، به شیوهای که به نظر میرسد نادرست یا ناپسند باشد.
In a manner that involves or suggests sin; immorally.
- ADVERB
example
معنی(example):
او کیک را به طرز گناهآلودی خورد و از هر لقمه آن لذت برد.
مثال:
She ate the cake sinfully, enjoying every bite.
معنی(example):
او پولش را به صورت گناهآلودی بر روی کالاهای لوکس خرج کرد.
مثال:
He spent his money sinfully on luxury items.
معنی فارسی کلمه sinfully
:
به طرز گناهآلودی، به شیوهای که به نظر میرسد نادرست یا ناپسند باشد.