معنی فارسی sinter
B2 /ˈsɪntə/سینتر کردن به فرآیند حرارت دادن و فشردهسازی مواد پودری به منظور ایجاد یک ماده جامد گفته میشود.
To heat a powdered substance, typically metal or ceramic, to a temperature below its melting point so that the particles fuse together.
- VERB
example
معنی(example):
برای سینتر کردن پودرهای فلزی، گرما و فشار را اعمال کردیم.
مثال:
To sinter the metal powders, we applied heat and pressure.
معنی(example):
آنها سرامیکها را در دمای بالا سینتر کردند تا استحکام بهتری داشته باشند.
مثال:
They sintered the ceramics at a high temperature for better strength.
معنی فارسی کلمه sinter
:
سینتر کردن به فرآیند حرارت دادن و فشردهسازی مواد پودری به منظور ایجاد یک ماده جامد گفته میشود.