معنی فارسی sintered
B1مواد سینتر شده به موادی اطلاق میشود که از طریق فرآیند سینتر به شکل جامد در آمدهاند.
Materials that have undergone the process of sintering to create a solid structure.
- verb
verb
معنی(verb):
To compact and heat a powder to form a solid mass.
example
معنی(example):
مواد سینتر شده تحت فرآیندهایی قرار گرفتهاند تا یک جسم جامد تشکیل دهند.
مثال:
Sintered materials have been processed to form a solid body.
معنی(example):
فلز سینتر شده استحکام بیشتری نشان داد.
مثال:
The sintered metal showed increased strength.
معنی فارسی کلمه sintered
:
مواد سینتر شده به موادی اطلاق میشود که از طریق فرآیند سینتر به شکل جامد در آمدهاند.