معنی فارسی siphunculata
B2کلاسی از بی‌مهرگان که اجزای بدن آن‌ها به صورت خاصی سازماندهی شده است.
A class of invertebrates characterized by their unique body structures and siphon-like features.
- NOUN
example
معنی(example):
سایفونکولاتا به کلاس بی‌مهرگان اشاره دارد.
مثال:
Siphunculata refers to a class of invertebrates.
معنی(example):
این موجودات به خاطر ساختارهای بدنی منحصر به فردشان در سایفونکولاتا شناخته شده‌اند.
مثال:
These animals are known for their unique body structures in siphunculata.
معنی فارسی کلمه siphunculata
:
کلاسی از بی‌مهرگان که اجزای بدن آن‌ها به صورت خاصی سازماندهی شده است.
