معنی فارسی siring

B1

'siring' به معنای اقدام به پدر شدن یا ایجاد مثل در مورد حیوانات نر می‌باشد.

The act of fathering offspring.

verb
معنی(verb):

(of a male) to procreate; to father, beget, impregnate.

noun
معنی(noun):

An act of procreation, especially between animals.

example
معنی(example):

کشاورز در حال پدر کردن نژادهای جدیدی از گاوها است.

مثال:

The farmer is siring new breeds of cattle.

معنی(example):

او بر روی پدر کردن بره‌های باکیفیت متمرکز است.

مثال:

He is focused on siring quality lambs.

معنی فارسی کلمه siring

: معنی siring به فارسی

'siring' به معنای اقدام به پدر شدن یا ایجاد مثل در مورد حیوانات نر می‌باشد.