معنی فارسی sissier
B1سسیتر به فردی اشاره دارد که نسبت به دیگران زودتر احساس ضعف و ترس میکند.
More effeminate or timid compared to others.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Effeminate.
معنی(adjective):
Cowardly.
example
معنی(example):
او وقتی که عنکبوت را دید، حتی سسیتر رفتار کرد.
مثال:
He acted even sissier when he saw the spider.
معنی(example):
سسیتر بودن از دوستانش به او احساس ناامنی میداد.
مثال:
Being sissier than his friends made him feel insecure.
معنی فارسی کلمه sissier
:
سسیتر به فردی اشاره دارد که نسبت به دیگران زودتر احساس ضعف و ترس میکند.