معنی فارسی cissy
B1 /ˈsɪsi/سسی به فردی اشاره دارد که به طور خاص مردانه به نظر نمیرسد و یا میترسد؛ معمولاً به صورت تحقیرآمیز برای مردان جوان استفاده میشود.
A derogatory term for a man or boy perceived as timid or effeminate.
- noun
noun
معنی(noun):
A cisgender or cissexual person.
معنی(noun):
An effeminate boy or man.
معنی(noun):
A timid, unassertive or cowardly person.
معنی(noun):
(BDSM) A male crossdresser who adopts feminine behaviours.
معنی(noun):
Sister.
معنی(noun):
Urination; urine.
example
معنی(example):
اینقدر سسی نباش، فقط امتحانش کن!
مثال:
Don’t be such a cissy, just try it!
معنی(example):
او وقتی که او بازی خشن را نادیده گرفت، او را سسی نامید.
مثال:
She called him a cissy when he avoided the rough game.
معنی فارسی کلمه cissy
:
سسی به فردی اشاره دارد که به طور خاص مردانه به نظر نمیرسد و یا میترسد؛ معمولاً به صورت تحقیرآمیز برای مردان جوان استفاده میشود.