معنی فارسی sissies

B1

سسی به فردی اشاره دارد که به‌ویژه در مورد مردان، ضعیف یا غیرمردانه تصور می‌شود، و در برخی مواقع به صورت تحقیرآمیز استفاده می‌شود.

A term often used to describe a man or boy considered effeminate or weak.

noun
معنی(noun):

An effeminate boy or man.

معنی(noun):

A timid, unassertive or cowardly person.

معنی(noun):

(BDSM) A male crossdresser who adopts feminine behaviours.

معنی(noun):

Sister.

example
معنی(example):

بچه‌ها به خاطر گریه کردن او را سسی نامیدند.

مثال:

The kids called him a sissy for crying.

معنی(example):

او وقتی که نمی‌خواست به طرز خشن بازی کند، احساس سسی بودن کرد.

مثال:

He felt like a sissy when he didn't want to play rough.

معنی فارسی کلمه sissies

: معنی sissies به فارسی

سسی به فردی اشاره دارد که به‌ویژه در مورد مردان، ضعیف یا غیرمردانه تصور می‌شود، و در برخی مواقع به صورت تحقیرآمیز استفاده می‌شود.