معنی فارسی sistered
B2خواهرخوانده، به معنای نامگذاری دو یا چند شهر برای همکاری و تبادل فرهنگ.
To establish a formal relationship between two communities or organizations.
- VERB
example
معنی(example):
این دو شهر با یکدیگر خواهرخوانده شدهاند تا تبادل فرهنگی را ارتقا دهند.
مثال:
The two cities are sistered to promote cultural exchange.
معنی(example):
جامعههای خواهرخوانده فرصتی برای همکاری ایجاد میکنند.
مثال:
The sistered communities create opportunities for collaboration.
معنی فارسی کلمه sistered
:
خواهرخوانده، به معنای نامگذاری دو یا چند شهر برای همکاری و تبادل فرهنگ.