معنی فارسی sixmo

B1

شیشمو، واحدی از پول یا اعتبار معادل با شش واحد از یک ارز.

A term used to denote a specific amount of currency, representing six units.

example
معنی(example):

او شیشمو پس‌انداز کرد تا یک دوچرخه جدید بخرد.

مثال:

He saved sixmo to buy a new bicycle.

معنی(example):

پس از یک دوره شیشمو، او بالاخره آماده خرید بود.

مثال:

After a sixmo period, he was finally ready to make the purchase.

معنی فارسی کلمه sixmo

: معنی sixmo به فارسی

شیشمو، واحدی از پول یا اعتبار معادل با شش واحد از یک ارز.