معنی فارسی sixmos
B1شیشموها، جمع شیشمو، واحدهای پول یا اعتبار که معادل شش واحد از یک ارز هستند.
The plural form of sixmo; units of currency or credit that represent multiple six-amounts.
- NOUN
example
معنی(example):
شیشموهای جمعآوریشده در طول سال به پوشش هزینهها کمک کرد.
مثال:
The sixmos accumulated over the year helped cover the expenses.
معنی(example):
او شیشموهایش را با دقت شمرد قبل از اینکه تصمیم بگیرد.
مثال:
He counted his sixmos carefully before making a decision.
معنی فارسی کلمه sixmos
:
شیشموها، جمع شیشمو، واحدهای پول یا اعتبار که معادل شش واحد از یک ارز هستند.