معنی فارسی skateboarded

B1

اسکیت‌بردن، عمل استفاده از اسکیت‌برد برای حرکت یا انجام حرکات ورزشی.

To ride on a skateboard.

verb
معنی(verb):

To use a skateboard.

example
معنی(example):

او با سرعت و مهارت از تپه اسکیت کرد.

مثال:

He skateboarded down the hill with speed and skill.

معنی(example):

آنها هر آخر هفته در پارک محلی با هم اسکیت کردند.

مثال:

They skateboarded together every weekend at the local park.

معنی فارسی کلمه skateboarded

: معنی skateboarded به فارسی

اسکیت‌بردن، عمل استفاده از اسکیت‌برد برای حرکت یا انجام حرکات ورزشی.