معنی فارسی skedonk
B1شیء یا وسیلهای که به خاطر نقص یا خرابی غیرقابل استفاده شده است.
An old or dilapidated vehicle that is no longer functional.
- noun
noun
معنی(noun):
A banger; an old, battered motor car.
example
معنی(example):
آن ماشین قدیمی اکنون فقط یک زباله است.
مثال:
That old car is just a skedonk now.
معنی(example):
بعد از این همه تعمیر، آنقدر از کار افتاده است که نمیتوان رانندگی کرد.
مثال:
After so many repairs, it's too much of a skedonk to drive.
معنی فارسی کلمه skedonk
:
شیء یا وسیلهای که به خاطر نقص یا خرابی غیرقابل استفاده شده است.