معنی فارسی skeely

B2

اجازه دادن به تفکر خلاق و نمایش خلاقیت فردی.

Characterized by creativity or a unique style.

example
معنی(example):

حرکات خلاقانه او در زمین رقص عالی بود.

مثال:

His skeely moves on the dance floor were impressive.

معنی(example):

او همیشه در هنگام امتحان کردن چیزهای جدید یک نگرش خلاقانه دارد.

مثال:

She always has a skeely attitude when trying new things.

معنی فارسی کلمه skeely

: معنی skeely به فارسی

اجازه دادن به تفکر خلاق و نمایش خلاقیت فردی.