معنی فارسی skelf
B1تکهای چوب، معمولاً کوچک و نازک که در صنایع چوبی استفاده میشود.
A small piece or splinter of wood.
- NOUN
example
معنی(example):
ماهیگیر یک تکه چوب در رود پیدا کرد.
مثال:
The fisherman found a skelf of wood in the river.
معنی(example):
یک skelf اصطلاحی است که در برخی مناطق برای تکهای چوب استفاده میشود.
مثال:
A skelf is a term used in some regions for a piece of timber.
معنی فارسی کلمه skelf
:
تکهای چوب، معمولاً کوچک و نازک که در صنایع چوبی استفاده میشود.