معنی فارسی skelly
B1مدل یا اسباببازی اسکلت کوچک، اغلب برای کودکان یا به عنوان وسیله آموزشی.
A small skeleton model, often used as a toy or for educational purposes.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
A squint.
verb
معنی(verb):
To squint.
example
معنی(example):
کودک با یک اسباببازی skelly در پارک بازی کرد.
مثال:
The child played with a skelly toy in the park.
معنی(example):
Skelly میتواند به یک مدل اسکلت کوچک اشاره کند که برای اهداف آموزشی استفاده میشود.
مثال:
Skelly can refer to a small skeleton model used for educational purposes.
معنی فارسی کلمه skelly
:
مدل یا اسباببازی اسکلت کوچک، اغلب برای کودکان یا به عنوان وسیله آموزشی.