معنی فارسی skewings

B1

کج‌ها، تغییراتی در زاویه یا ترتیب یک شکل یا داده که باعث عدم تطابق می‌شود.

Variations in angle or structure that cause something to appear different from the norm.

example
معنی(example):

کج‌های طراحی لمسه‌ای منحصر به فرد اضافه کردند.

مثال:

The skewings in the design added a unique touch.

معنی(example):

در داده‌ها کج‌هایی وجود داشت که نیاز به تجزیه و تحلیل داشت.

مثال:

There were skewings in the data that required analysis.

معنی فارسی کلمه skewings

: معنی skewings به فارسی

کج‌ها، تغییراتی در زاویه یا ترتیب یک شکل یا داده که باعث عدم تطابق می‌شود.