معنی فارسی skiagram

B1

تصویر شعاعی یا عکس برداری از ساختارهای داخلی بدن که در آن استخوان‌ها و بافت‌های دیگر به‌وضوح نمایان می‌شوند.

A radiographic image used to visualize internal structures, particularly bones.

example
معنی(example):

اسکیاگرام تصویر واضحی از استخوان‌های بیمار را نشان داد.

مثال:

The skiagram showed a clear image of the patient's bones.

معنی(example):

پزشکان از اسکیاگرام برای تشخیص شکستگی‌ها به‌طور مؤثر استفاده می‌کنند.

مثال:

Doctors use a skiagram to diagnose fractures efficiently.

معنی فارسی کلمه skiagram

: معنی skiagram به فارسی

تصویر شعاعی یا عکس برداری از ساختارهای داخلی بدن که در آن استخوان‌ها و بافت‌های دیگر به‌وضوح نمایان می‌شوند.