معنی فارسی skiagrapher

B1

فردی که متخصص در تهیه و تفسیر اسکیاگرام‌ها است.

A person skilled in the production and interpretation of skiagrams.

example
معنی(example):

اسکیاگرابر بیمار را برای اسکن آماده کرد.

مثال:

The skiagrapher prepared the patient for the scan.

معنی(example):

یک اسکیاگرابر ماهر می‌تواند تصاویر با کیفیت بالا تولید کند.

مثال:

A skilled skiagrapher can produce high-quality images.

معنی فارسی کلمه skiagrapher

: معنی skiagrapher به فارسی

فردی که متخصص در تهیه و تفسیر اسکیاگرام‌ها است.