معنی فارسی skinflint
B2 /ˈskɪnflɪnt/انسانی که بسیار خسیس و آرام میباشد و تمایل ندارد برای دیگران هزینه کند.
A person who is excessively frugal or miserly and avoids spending money.
- noun
noun
معنی(noun):
One who is excessively stingy or cautious with money; a tightwad; a miser.
example
معنی(example):
معلم من آنقدر خسیس است که هرگز در رستورانها انعام نمیدهد.
مثال:
My uncle is such a skinflint that he never tips at restaurants.
معنی(example):
خسیس بودن ممکن است پولی را ذخیره کند، اما میتواند به روابط آسیب برساند.
مثال:
Being a skinflint may save money, but it can harm relationships.
معنی فارسی کلمه skinflint
:
انسانی که بسیار خسیس و آرام میباشد و تمایل ندارد برای دیگران هزینه کند.