معنی فارسی skywards

B1

به سمت آسمان، یا به سمت بالا در فضای باز.

In a direction toward the sky or the upper part of something.

adverb
معنی(adverb):

In the direction of the sky, upwards.

مثال:

The explosion sent him skywards.

example
معنی(example):

پرنده به سمت آسمان پرواز کرد و در ابرها ناپدید شد.

مثال:

The bird flew skywards, disappearing into the clouds.

معنی(example):

آنها دوربین‌های خود را به سمت آسمان نشانه رفتند تا ستاره‌ها را ضبط کنند.

مثال:

They pointed their cameras skywards to capture the stars.

معنی فارسی کلمه skywards

: معنی skywards به فارسی

به سمت آسمان، یا به سمت بالا در فضای باز.