معنی فارسی skywatched
B1آسماننظاره کردن، یک فعالیت تفریحی که در آن افراد به مشاهده اجسام و پدیدههای آسمانی میپردازند.
To observe the sky and celestial events, typically for leisure or educational purposes.
- verb
verb
معنی(verb):
To watch the sky for aircraft, satellites or UFOs or for stars, comets etc.
example
معنی(example):
آنها به مدت ساعتها به آسماننظاره پرداختند و از ریزش شهابسنگها شگفتزده شدند.
مثال:
They skywatched for hours, marveling at the meteor shower.
معنی(example):
کودکان در هنگام اردو تابستانی به آسماننظاره پرداختند و منتظر دیدن صورتهای فلکی مختلف بودند.
مثال:
The children skywatched during summer camp, excited to see different constellations.
معنی فارسی کلمه skywatched
:
آسماننظاره کردن، یک فعالیت تفریحی که در آن افراد به مشاهده اجسام و پدیدههای آسمانی میپردازند.