معنی فارسی slackener

B1

نرم‌کننده، موادی که به کاهش چسبندگی یا سختی در یک ترکیب کمک می‌کند.

A substance that reduces the hardness or viscosity of a material.

example
معنی(example):

این ماده شیمیایی به عنوان نرم‌کننده در بسیاری از فرایندها عمل می‌کند.

مثال:

The chemical acts as a slackener in many processes.

معنی(example):

آنها از یک نرم‌کننده برای بهبود بافت محصول استفاده کردند.

مثال:

They used a slackener to improve the texture of the product.

معنی فارسی کلمه slackener

: معنی slackener به فارسی

نرم‌کننده، موادی که به کاهش چسبندگی یا سختی در یک ترکیب کمک می‌کند.