معنی فارسی slackerism
B1کاهلی، رویکردی که در آن فرد به طور عمدی از تلاشهای جدی اجتناب میکند.
A tendency to avoid effort or responsibility; idleness.
- NOUN
example
معنی(example):
کاهلی او در اخلاق کاریاش مشهود بود.
مثال:
His slackerism was evident in his work ethic.
معنی(example):
کاهلی میتواند منجر به مشکلاتی در پروژههای گروهی شود.
مثال:
Slackerism can lead to problems in group projects.
معنی فارسی کلمه slackerism
:
کاهلی، رویکردی که در آن فرد به طور عمدی از تلاشهای جدی اجتناب میکند.