معنی فارسی slaister
B1سلاستر، اصطلاحی برای توصیف فردی که تنبل است یا به تعویق انداختن کارها تمایل دارد.
A person who is lazy or slow to act, often procrastinating.
- NOUN
example
معنی(example):
او به خاطر تنبلیاش احساس سوختگی کرد.
مثال:
He felt like a slaister due to his laziness.
معنی(example):
سلاستر بودن به او در تحصیلاتش کمکی نمیکند.
مثال:
Being a slaister doesn’t help him in his studies.
معنی فارسی کلمه slaister
:
سلاستر، اصطلاحی برای توصیف فردی که تنبل است یا به تعویق انداختن کارها تمایل دارد.