معنی فارسی slaphappier

B2

عبارتی برای توصیف حالتی که در آن شخصی احساس شادی و سرخوشی بیشتری دارد.

Happier than usual, often in a carefree or lighthearted manner.

example
معنی(example):

بعد از سفر، او از همیشه شادتر بود.

مثال:

After the trip, she felt slaphappier than ever.

معنی(example):

جوک‌های او همیشه جو را شادتر می‌کند.

مثال:

His jokes always make the atmosphere slaphappier.

معنی فارسی کلمه slaphappier

: معنی slaphappier به فارسی

عبارتی برای توصیف حالتی که در آن شخصی احساس شادی و سرخوشی بیشتری دارد.