معنی فارسی slaphappiest
B2حالت یا احساسی که فرد در آن احساس حداکثر شادی و سرخوشی دارد.
The happiest, often characterized by a sense of carefree joy.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او شادترین فرد در مهمانی بود.
مثال:
She was the slaphappiest person at the party.
معنی(example):
در روز تولدش، او با احاطه دوستانش از همه شادتر بود.
مثال:
On her birthday, she felt slaphappiest surrounded by friends.
معنی فارسی کلمه slaphappiest
:
حالت یا احساسی که فرد در آن احساس حداکثر شادی و سرخوشی دارد.