معنی فارسی slaughterer
B1شخصی که مسئول ذبح حیوانات است و معمولاً در صنعت گوشت کار میکند.
One who kills animals for food, particularly in a regulated or commercial setting.
- NOUN
example
معنی(example):
قصاب در آمادهسازی گوشت برای بازار مهارت داشت.
مثال:
The slaughterer was skilled at preparing the meat for the market.
معنی(example):
بسیاری از قصابها تحت قوانین سختگیرانهای کار میکنند تا رفاه حیوانات را تضمین کنند.
مثال:
Many slaughterers work under strict regulations to ensure animal welfare.
معنی فارسی کلمه slaughterer
:
شخصی که مسئول ذبح حیوانات است و معمولاً در صنعت گوشت کار میکند.