معنی فارسی slaughteringly
B2به شکلی به شدت و بیرحمانه، اشاره به عملی بیرحمانه و سخت.
In a manner that is extremely brutal or violent.
- ADVERB
example
معنی(example):
خبر حملهای به شدت وحشیانه جامعه را شوکه کرد.
مثال:
The news of the slaughteringly brutal attack shocked the community.
معنی(example):
او به طور شدید سیاست را در جلسه مورد انتقاد قرار داد.
مثال:
He slaughteringly criticized the policy during the meeting.
معنی فارسی کلمه slaughteringly
:
به شکلی به شدت و بیرحمانه، اشاره به عملی بیرحمانه و سخت.