معنی فارسی slavey
B1 /ˈsleɪvi/اصطلاحی قدیمی که به خدمتکار جوان زن اشاره دارد، به ویژه در قرن نوزدهم.
An outdated term for a young female servant, often used in a derogatory manner.
- noun
noun
معنی(noun):
A male servant.
معنی(noun):
A maid, maidservant.
example
معنی(example):
در زمان‌های قدیم، کلمه 'slavey' به یک خدمتکار جوان زن اشاره داشت.
مثال:
In old times, a slavey referred to a young female servant.
معنی(example):
اصطلاح 'slavey' اکنون به عنوان یک اصطلاح قدیمی و توهین‌آمیز محسوب می‌شود.
مثال:
The term slavey is now considered outdated and offensive.
معنی فارسی کلمه slavey
:
اصطلاحی قدیمی که به خدمتکار جوان زن اشاره دارد، به ویژه در قرن نوزدهم.
