معنی فارسی slavification

B2

اسلاوی‌سازی، فرآیند تبدیل یا تطبیق یک گروه با فرهنگ و سنت‌های اسلاوی.

The process of becoming or being made Slav in culture or identity.

example
معنی(example):

فرآیند اسلاوی‌سازی می‌تواند بر ساختارهای اجتماعی تأثیر بگذارد.

مثال:

The process of slavification can impact social structures.

معنی(example):

در تاریخ، اسلاوی‌سازی اغلب به عنوان یک روش کنترل استفاده می‌شد.

مثال:

In history, slavification was often used as a method of control.

معنی فارسی کلمه slavification

: معنی slavification به فارسی

اسلاوی‌سازی، فرآیند تبدیل یا تطبیق یک گروه با فرهنگ و سنت‌های اسلاوی.