معنی فارسی slavocracies
C1سلطنتهای اسلاوی، اشکال مختلف حکومتی که تحت سیطره یا کنترل فرهنگها و زبانهای اسلاوی قرار دارند.
Forms of government ruled by Slavs or related to Slavic governance.
- NOUN
example
معنی(example):
مختلف سلطنتهای اسلاوی در طول تاریخ وجود داشتهاند.
مثال:
Various slavocracies existed throughout history.
معنی(example):
مطالعه سلطنتهای اسلاوی اطلاعات زیادی درباره میراث اسلاوی فاش میکند.
مثال:
The study of slavocracies reveals much about Slavic heritage.
معنی فارسی کلمه slavocracies
:
سلطنتهای اسلاوی، اشکال مختلف حکومتی که تحت سیطره یا کنترل فرهنگها و زبانهای اسلاوی قرار دارند.