معنی فارسی sleaves
A1برگها، بخشهای سبز و غالباً نازک گیاهان که نور خورشید را برای فتوسنتز جذب میکنند.
The plural of leaf; flat structures of vascular plants that are typically green and photosynthetic.
- NOUN
example
معنی(example):
برگهای درخت در باد وزوز میکردند.
مثال:
The tree leaves were rustling in the wind.
معنی(example):
در پاییز، برگها رنگهای زندهای به خود میگیرند.
مثال:
In autumn, the leaves turn vibrant colors.
معنی فارسی کلمه sleaves
:
برگها، بخشهای سبز و غالباً نازک گیاهان که نور خورشید را برای فتوسنتز جذب میکنند.